۲۸ مهر ۱۳۸۸

جهت ثبت در تاريخ: اعدام‌هاي شصت وهفت در خبرگزاري فارس

فارس امروز با علي اكبر اولياء (عضو فراكسيون خط امام) مصاحبه‌اي كرده كه او پاسخي به اين نوشته عطاء الله مهاجراني داده است. مهاجراني اعدام‌هاي 1367 را "جوان كشي" خوانده بود و از سكوت آن زمان خود و ديگران در برابر آن‌ها ابراز تاسف كرده بود - من هم البته نفهميدم چرا "جوان كشي" چون جواني نبود كه وجه مميزه كشتگان بود.

در هر حال نقل فارس از اولياء چنين است (تاكيدها از من است):
علي اكبر اولياء نماينده مردم يزد و صدوق و عضو كميسيون عمران مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري فارس با اشاره به اظهارات اخير برخي از افراد در خصوص وقايع سال 67 اظهار داشت: قطعاً اگر حكمي از سوي امام خميني(ره) صادر شده و يا تصميمي از سوي بنيانگذار انقلاب اسلامي گرفته شده بحث " جوان‌كشي " نبوده بلكه صحبت از افرادي است كه مجرم بودند و عليه امنيت ملي اقدام كرده‌‌اند.
وي در ادامه گفتگوي خود با فارس منافقان سال 67 را كه به دستور امام‌خميني(ره) اعدام شدند محارب خواند و گفت كه بنده تعبير برخي از افراد را كه از لفظ " جوان كشي " براي اين مسئله استفاده نموده‌اند، اشتباه مي‌دانم و با اين لفظ كاملاً مخالفم چرا كه اين عنوان، عنوان درستي نيست.
اين عضو كميسيون عمران مجلس شوراي اسلامي بر همين اساس اضافه كرد: اين گونه نبوده كه فردي در خيابان راه برود و او را دستگير كنند و براي وي حكم اعدام صادر كنند.
وي در اين خصوص به خبرنگار فارس گفت كه قطعاً اين افراد كساني بودند كه مرتكب جرمي شده بودند و در ارتباط با اقدامات مجرمانه خود محكوم شده‌اند و اين افراد كساني نبودند كه بدون تقصير در زندان باشند بلكه مجرم بودند.
اولياء همچنين تصريح كرد كه بنده لفظ " جوان‌كشي " در ارتباط با اين مسئله را كاملاً نادرست مي‌دانم و قبول ندارم و نام اين اقدام " جوان‌كشي " نبود، بلكه اجراي حكم محكوميت آنها بوده است و بنده به هيچ وجه اين لفظ را قبول ندارم.
نماينده يزد و صدوق در پايان ابراز داشت: اين افراد قطعاً مجرماني بودند كه دستور محكوميت آنها در ارتباط با جرمشان صادر شده بود.
چيزي ندارم كه اضافه كنم...

۴ نظر:

محمد گفت...

نظر آقاي مهاجراني بيشتر در منظومه ي فكري ايشان معني مي دهد كه البته پر بيراه هم نيست. تفكر ايشان در باب مضمون اصلي شاهنامه ي فردوسي كه مرگ جوانان به دست پيران (برخلاف نمونه ي يوناني) است به اين مسئله بي ربط نيست. به ياد داشته باشيم كه ايشان كتابي در باره ي شناخت فردوسي دارند و كتابي (داستاني) هم به گمانم با نام سهراب كشون.
به هر حال اين مسئله از اين منظر هم قابل ديدن است. نماينده ي مجلس تعجب كرده است. شما نكنيد.

خلیل گفت...

و نتیجه اش همین است که می بینید.

کاوه لاجوردی گفت...

خیلی ممنون. و این قبلاً هم در جمهوری اسلامی مطرح شده است: پیش از انتخابات سال هفتاد و شش در نشریه‌ی آقای ری‌شهری (شاید نام‌اش "ارزش‌ها" بود). به صراحت نوشته بود که آیت‌الله خمینی گروهی را مأمور کرد که بروند در زندان‌ها، و کنند آنچه کردند...

علي معظمي گفت...

به كاوه:
ممنون. بله، ثبتش بابت اول بودنش نبود. در منبع مورد اشاره شما و چند جاي ديگر از جمله سايت بازتاب قبلاً به اين مضمون اشاره شده بود.
چيزي كه ظاهرا گوينده در نظر نگرفته، اين است كه "دستور" با طي روند محكوميت قضايي فرق دارد؛ ايشان هيچ اشكالي نديده كه هر دو را با هم بياورد.