۱۰ خرداد ۱۳۸۸

راي منفي: يك ديدگاه تحليلي

مهدي نسرين در وبلاگ فلسفه علم مطلبي دارد در مورد ديدگاه‌هاي جديد فلسفي در مورد "راي منفي" اين البته با راي منفي مصطلح در اين روزها متفاوت است. مسئله در اين‌ بحث درباره گزينه راي منفي، و نه فقط راي مثبت به يك نامزد، در انتخابات است:

...مطابق مدل هاي نوين مطرح شده توسط برخي انديشمندان علوم سياسي انتخاب كنندگان بايد بتوانند در پايين آمدن آراي كانديداها با انداختن آراي منفي نيز موثر باشند. البته بايد ياد آوري كرد كه اين مدل نوين ريشه ي بسيار طولاني دارد. در يونان باستان انتخاب كنندگان مي توانستند دامنه اي از امتيازات مختلف را به كانديداها نسبت دهند و جمع اين امتيازات كانديداي برنده را مشخص مي كرد (چيزي شبيه به نحوه انتخاب قهرمان در مسابقات ژيمناستيك يا اسكيت موزن كه در آن داوران امتيازات مختلفي را به شركت كنندگان مي دهند و جمع امتياز هر فرد رتبه فرد را مشخص مي كند).

مدلي كه در آن كانديدها بتوانند راي منفي نيز به صندوق بياندازند، مدل چند-گزينه اي متوازن مي خوانند. اين مدل اين تفاوت اساسي را با مدل هاي استاندارد دارد كه به انتخاب كنندگان اين امكان را مي دهد كه هم راي مثبت و هم راي منفي را به صندوق بياندازند. راي مثبت (مانند سيستم استاندارد) يك راي به آراي نامزدي كه نامش برده مي شود اضافه مي كند و راي منفي يك راي از آراي نامزدي كه نامش برده مي شود كم مي كند. بديهي است كه اگر يك انتخاب كننده، راي مثبت و منفي خود را به يك نامزد واحد اختصاص دهد، اين راي تفاوتي با راي ندادن ندارد (صرفاً آمار شركت كنندگان را بالا مي برد). اما جذابيت اين مدل آن است كه انتخاب كننده مي تواند راي مثبت خود را به يك نامزد و راي منفي خود را به نامزد ديگري اختصاص دهد. در واقع اين نوع راي نشان دهنده اين است كه انتخاب كننده اولاً ترجيح مي دهد چه كسي انتخاب شود و ثانياً ترجيح مي دهد چه كسي انتخاب نشود. در حالتي كه هيچ كدام از نامزدها صلاحيت لازم را از ديد انتخاب كننده نداشته باشند و در نتيجه نخواهد راي مثبتي به صندوق بياندازد، هنوز ممكن است ترجيح دهد از راي منفي خود استفاده كند. به احتمال زياد اگر چنين سيستمي در انتخابات سال 2000 ميلادي در ايالات متحده اجرا مي شد، ال گور به راحتي بر جورج بوش پسر پيشي مي گرفت.

مشكل سيستم هاي استاندارد اين است كه هر تلاشي براي انتخاب نشدن يك كانديدا تنها از طريق افزايش راي هاي مثبت غيرواقعي كانديداهاي رقيب ممكن است. در مقابل، در مدل متوازن، امكان دادن راي منفي تعداد راي هاي مثبت غيرواقعي را به حد زيادي كاهش مي دهد.

پيشنهاد مي‌كنم همه مطلب را بخوانيد. خصوصا كه در انتها پيوندي هم به يك مصاحبه مفصل با مايكل دامت در همين مورد دارد.

هیچ نظری موجود نیست: