۱۴ مرداد ۱۳۸۸

كه چه چيزي به دست آيد؟


[پي‌نوشت: اين‌جا را ببينيد]
ديروز كه خبر عليرضاي دوازده ساله را خواندم، نمي‌خواستم باور كنم:
پنجشنبه گذشته عليرضا همراه با پدرش براي شركت در چهلم شهداي سركوب اخير به بهشت ندا رفته بودن در هنگام بازگشت لحظه اي دست عليرضا از دست پدرش جدا مي شود ، در اين هنگام دست او از زندگي كوتاه مي شود عليرضا بر اثر اصابت ضربه ي باتوم كه به سرش خورد دچار خونريزي مغزي شد و به شهادت رسيد روحش شاد عليرضا فقط 12 سال سن داشت.
خانواده عليرضا بعد از 4 روز بالاخره ديروز توانستند جنازه او را از پزشك قانوني تحويل بگيرند.
هزار دليل براي خودم آوردم كه "نه! اين خبر درست نيست..."
امروز خواندم كه مجلس هم پي‌گير شده. البته، لابد بعد هم مثل موارد ديگر قانع خواهند شد كه هيچ مشكلي در كار نبوده. لابد خواهند گفت خونش به گردن خانواده‌اش است كه به بهشت زهرايش بردند.

دوستي امروز مي‌گفت همه خبرهايي كه مي‌خواستيم باور نكنيم درست از آب درآمد؛ داستان ترانه موسوي، حكايت‌هاي كهريزك و اطوار آزارهاي تصور ناپذيرش...

من، ديگر به اين فكر نمي‌كنم كه "به چه قيمتي؟" دارم به اين فكر مي‌كنم كه به چه مقصودي؟ تا چه به دست آيد؟ تا از چه پرهيز كنند يا از چه گريز زنند؟

امروز يكي را دنبال مي‌كردند و بر سرش فرياد و چيزهاي ديگر مي‌زدند كه "براي [...] سياه پوشيدي؟" جاي حرف نبود. وگرنه شايد كسي مي‌گفت عيب از همه ماهايي است كه سياه نپوشيديم.

اگر نوجوان دوازده ساله زير باطوم مرده باشد، آن هم در بهشت زهرا و در چهلم شهيدي ديگر، بايد كه همه به خاطرش سياه پوش شوند.

مرگي چنين، فقط مرگ عليرضا نيست، مرگ آدميت است در جغرافيايي كه عليرضا در آن مي‌زيست. آخر كدام "عقل"، كدام "عدل"، كدام "قانون"، كدام "حق"، چنين جوازي مي‌دهد؟

***

اين شب‌ها قرآن مي‌خوانم. از سر بهت مي‌خوانم. وقتي همه خوابند مي‌خوانم. در سال‌هاي جواني، اقلاً بيست بار اين كتاب را از سر تا ته خوانده‌ام. الان دارم دنبال همه آن چيزهايي مي‌گردم كه گويا در اين كتاب بوده و من نخوانده‌ام. كارم به اين‌جا رسيده كه دارم دنبال نخوانده‌هايم مي‌گردم، كار عقلم از خوانده‌ها گذشته.

***

قدرت؟ ثروت؟ جاودانگي در عيش مدام و بي خلل در جوار حقيقت لايتغير حتي؟ چه چيزي؟

۳ نظر:

ناشناس گفت...

bad nist shoma 20:30 ro ham bebinid ke befahmid alirezaye mazkor aslan dar rooze hadese namorde va aslan in bache oonja nabode, tasadof ba mashin bode !
ey haay az in hemaghat hao zod bavarie shoma

علي معظمي گفت...

به ناشناس:
اگر دقت كنيد در بالاي اين پست يك پي نوشت اضافهخ شده كه به پست ديگري لينك دارد كه در آن همين قضيه كه اشاره كرده‌ايد آمده است.
خدا كند، واقعا آن چه بيست و سي مي‌گويد راست باشد - با همه نفرتي كه اين برنامه برمي‌انگيزد.
خدا كند واقعاً اينطور باشد كه حالا كه آن كودك از دنيا رفته، بر اثر يك تصادف بوده باشد و نه جنايتي شنيع... خدا كند

علی گفت...

فیلم این که این پسر دو هفته قبل از آن ماجرا فوت کرده بود.
صداقت حکم می کند مطلبتان را اصلاح کنید:
http://www.teribon.ir/archives/1091