نشان دادنِ پشت تصوير
شايد شما هم در بچگي خواننده "قصههاي من و بابام" بودهايد و شايد بدانيد كه اريش اُزر خالق اين كتاب، كاريكاتوريست نشريه "به پيش"، ارگان حزب سوسيال دموكرات آلمان بود.
اّزر به خاطر كاريكاتورهايي كه عليه نازيها كشيده بود تحت تعقيب قرار گرفت، بازداشت شد و سرانجام در زندان خودكشي كرد.
كاري كه ازر در كاريكاتورهايش ميكرد، صرفاً مسخره كردن نازيهاي جاني نبود، بلكه نشان دادن پوچي ادعاهاشان بود. نشان دادن حقارتي كه پشت نقابي از وحشت افكني پنهان كرده بودند. ازر گويي ميخواهد به مخاطب بگويد: "ببين! شايد هيتلر واقعاً اوني كه نشون ميده نباشه!"
مضمون پنهان بودن حقارت پشت نقاب خشونت، صرفاً در آثار هنري آن دوره آلمان، از جمله آثار برشت، پديدار نميشود. آثار تئوريكي چون "نقد و تحليل جباريت" از مانِس اشپربر، كه اصولاً اثري روان شناسانه است نيز روي همين نكته تاكيد دارند (نقد و تحليل جباريت را كريم قصيم به فارسي برگردانده).
اما فرق اين "نشان دادن" هنرمند با تحليل نظري چه بود؟ شايد بتوان براي امثال كار اريش ازر و برشت اهميت سياسي بيشتري قايل شد. رويكرد زيباييشناسانه در مبارزه ضد نازيسم، در واقع مردمي را هدف ميگرفت كه شايد نظريه نداشتند، اما بالقوه ميتوانستند "فكر" كنند.
هنرمند ضد ديكتاتوري، تصويري را در مقابل تصوير غالب كه ديكتاتور از خود ساخته ميگذارد و مستقيم به قوه حكم مخاطب توسل ميجويد تا او را وادارد "بار ديگر" درباره ديكتاور بينديشد؛ تا او را توان دهد تصوير "غالب" را كنار بزند و ديكتاتور را طور ديگري ببيند. طوري كه خود او نمي خواهد ديده شود، و شايد از قضا همانگونه باشد كه نمي خواهد ديده شود.
نفرت نازيسم از امثال اريش ازر و برشت هم به همين دليل بود. آنها به نسبت ديگر روشنفكران، يك قدم نزديكتر به مردمي ايستاده بودند كه ديگرگونه انديشيدنشان، ديگرگونه خواستنشان، و ديگرگونه بودنشان ميتوانست "واقعيت" سياسي را تغيير دهد.
۴ نظر:
این اثرها با مفهوم گذر زمان بیگانه هستند. چطور می شود هنرمندی بتواند بر زمان پیروز شود؟
معلوم نيست بتواند، و احياناً قرار هم بتواند. همانطور كه گفتيد، چنين آثاري به دلالتهاي زماني و مكاني خود خيلي وابستهاند. اما در عين حال حامل مفاهيم عام بشري هستند (اعم از سياسي و غير سياسي) كه به قول شما از زمان عبور ميكند و به همين دليل در زمان و مكان ديگر هم قابل بازخواني و فهم ميشود: جباريت، حقارت، نمايش، حقيقت، دروغ و...
چرا هنرمند را خارج از گود حساب میکنید؟ او بخشی از زمان است، بر آن پیروز نمیشود، همراه دیگران زمان را طی میکند.
به ناشناس:
از قضا چون هنرمند در زمان و وسط گود است، محدود به مطق زمان خودش است. همين كه شما ميگوييد :-)
ارسال یک نظر