مطالعات بوش در باره مهدويت
در واقع من وقتي ديشب متن اين خبر را در يك برنامه راديويي ميشنيدم اميدي نداشتم كه بتوانم روي اينترنت هم پيدايش كنم (تاكيدها در نقل قول پايين از من است):
من در وهله اول توجهم به رويكرد بوش به ماجرا و تقابل چيني با تشكيل اين گروه مطالعاتي در متن خبر جلب شده بود، اما شنيدن تفسيرهاي "كارشناس رسانه و مسائل سياسي" بيشتر برايم جالب شد: قضيه آنطور كه آن آقا ميگفت ظاهراً از اين قرار است كه "صهيونيزم بينالملل" (حكماً بوش هم جزئش است اما نميدانم چيني كجاست) با احاديت مربوط به غيبت و مهدويت آشناست و به عقيده آقاي مفسر ميخواهد "روند تحولات را به سمتي كه منافع خودش اقتضا مي كند تغيير دهد." البته آقاي مفسر معتقد بود كه برخي از رويكردهاي آنها بهنظر اهل دين "خندهدار" است ولي خب بايد "با آگاهي كارهاشان را دنبال كرد" چون موضوع مهم است
قسمت كليدي تفسير او آن جا بود كه مي گفت بنابر احاديث، همانها كه صهيونيزم بينالملل هم ازشان مطلع است، امام زمان وقتي ظهور مي كند كه لشكر كفر خراسان را خراب كرده و عراق را هم اشغال كرده است؛ به تعبير ايشان در زمان صدور اين احاديث خراسان را به جايي مي گفتند كه ما الان افغانستان ميگوييم و خب عراق هم كه اشغال شده. بنابراين، ظهور بايد نزديك باشد. با رشتهاي از استدلالها (باور كنيد به ياد سپردنش سخت بود) از اينجا ميرسيد به اين كه اصلاً حمله آمريكا به عراق به دلايل سياسي انجام نشده است (دقيقاً همين را گفت)؛ بلكه به دلايل عمدهتري يعني براي نجات تمدن غرب از بحراني كه به آن مبتلاست صورت گرفته (گفته نشد كدام بحران؛ اما گويي شنونده بايد كم و بيش چيزهايي درباره آن ميدانست).
اساس تحليل اين بود كه همانطور كه آقاي احمدينژاد هم قبلاً گفته بود (در اين برنامه البته نامي از احمدينژاد نبود)، دنياي استكبار با دقت مسائل مربوط به امام زمان را دنبال ميكند و اگر تفسير اين آقاي كارشناس را هم ضميمه كنيم دليلش اين است كه آنها ميدانند كه اين مسئله برايشان حياتي است. اين را هم از روي اخبار و احاديث شيعه ميدانند (قبلا هم كه از علماي تهران دنبال آدرس امام زمان ميگشتند)، و اگر هم به منطقه لشكر كشيدهاند براي همين است كه كاري براي همين بحران بكنند.
نتيجه "منطقي" چنين نظرياتي اين است كه قاعدتاً تكليف استكبار بايد بنابر همين احاديث بهزودي يكسره شود؛ آن هم در همين منطقه. و ديگر مهم نيست كه آمريكا حركت نظامي ديگري هم بكند يا نه؛ بنابر اين احاديث كه خود خصم هم عملش را بر مبناي آنها تنظيم ميكند، ما الان در آستانه آخرالزمان قرار داريم و تكليف طرف مقابل، نه چندان دير، روشن خواهد شد.
وقتي چنين تفسيرهايي اول از زبان رئيس جمهور و بعد هم از رسانههاي سراسري تكرار ميشود، بايد آنها را جدي گرفت و به قول آن آقاي مفسر با آگاهي دنبال كرد و فكر كرد كه اين گفتار قرار است چه نقشي در سياست عمومي كشور به خود اختصاص دهد؛ بهويژه اينكه ميسيانيزم همواره مبشر و منذر پايانها بوده است
***
راستي، از همه اينها گذشته كسي ميداند كه اين "سرويس بينالمللي سايت فردا"، خبر را از كجا آورده، خصوصاً آن قسمت هيجانانگيز مربوط به چيني را؟
جورج دبلیو بوش، رییس جمهور آمریکا، چندی پیش دستور تشکیل تیمی مطالعاتی را داد. به گزارش سرویس بینالملل « فردا»، جرج دبلیو بوش، سه هفته پیش جلسه ای با عده ای از روحانیون و نخبگان مسلمان آمریکا داشته است که در آن جلسه با فلسفه امام زمان (عج) آشنا شده است.خب اين خبر را كه من عيناً از راديو شنيدم روي وب هم بود و ظاهراً من خيلي عقبم چون قضيه جديتر از اين حرفهاست (صفحات بعدي سرچ گوگل را هم ببينيد). خانم مجري برنامهاي كه در تاكسي ميشنيدم و متاسفانه نفهميدم چه شبكهايست و چه برنامهاي (حدود 9 شب بود) بعد از خواندن خبر با آقايي به نام سيد مجيد امامي "كارشناس مسائل سياسي و رسانه" (كذا) در مورد اين خبر صحبت كرد و نظر اين كارشناس را در مورد آن پرسيد
بنا بر این گزارش، وی تیمی مطالعاتی تحت نظارت خود متشکل از کارشناسان مسائل خاورمیانه و اسلام در وزارت امور خارجه، چند نفر از اطلاعات آمریکا (سيا) و نخبگان مسلمان مقیم آمریکا را بوجود آورده است که به وی اطلاعاتی در مورد امام زمان (عج) و اعتقادات مسلمانان به آن حضرت بدهند
شایان ذکر است، بوش در آن جلسه ذکر کرده بود که : «این امام باید چیز خاصی داشته باشد که مسلمانان برای او خود را می کشند.» گفتنی است، دیک چنی از مخالفان سر سخت این تیم مطالعاتی است
من در وهله اول توجهم به رويكرد بوش به ماجرا و تقابل چيني با تشكيل اين گروه مطالعاتي در متن خبر جلب شده بود، اما شنيدن تفسيرهاي "كارشناس رسانه و مسائل سياسي" بيشتر برايم جالب شد: قضيه آنطور كه آن آقا ميگفت ظاهراً از اين قرار است كه "صهيونيزم بينالملل" (حكماً بوش هم جزئش است اما نميدانم چيني كجاست) با احاديت مربوط به غيبت و مهدويت آشناست و به عقيده آقاي مفسر ميخواهد "روند تحولات را به سمتي كه منافع خودش اقتضا مي كند تغيير دهد." البته آقاي مفسر معتقد بود كه برخي از رويكردهاي آنها بهنظر اهل دين "خندهدار" است ولي خب بايد "با آگاهي كارهاشان را دنبال كرد" چون موضوع مهم است
قسمت كليدي تفسير او آن جا بود كه مي گفت بنابر احاديث، همانها كه صهيونيزم بينالملل هم ازشان مطلع است، امام زمان وقتي ظهور مي كند كه لشكر كفر خراسان را خراب كرده و عراق را هم اشغال كرده است؛ به تعبير ايشان در زمان صدور اين احاديث خراسان را به جايي مي گفتند كه ما الان افغانستان ميگوييم و خب عراق هم كه اشغال شده. بنابراين، ظهور بايد نزديك باشد. با رشتهاي از استدلالها (باور كنيد به ياد سپردنش سخت بود) از اينجا ميرسيد به اين كه اصلاً حمله آمريكا به عراق به دلايل سياسي انجام نشده است (دقيقاً همين را گفت)؛ بلكه به دلايل عمدهتري يعني براي نجات تمدن غرب از بحراني كه به آن مبتلاست صورت گرفته (گفته نشد كدام بحران؛ اما گويي شنونده بايد كم و بيش چيزهايي درباره آن ميدانست).
اساس تحليل اين بود كه همانطور كه آقاي احمدينژاد هم قبلاً گفته بود (در اين برنامه البته نامي از احمدينژاد نبود)، دنياي استكبار با دقت مسائل مربوط به امام زمان را دنبال ميكند و اگر تفسير اين آقاي كارشناس را هم ضميمه كنيم دليلش اين است كه آنها ميدانند كه اين مسئله برايشان حياتي است. اين را هم از روي اخبار و احاديث شيعه ميدانند (قبلا هم كه از علماي تهران دنبال آدرس امام زمان ميگشتند)، و اگر هم به منطقه لشكر كشيدهاند براي همين است كه كاري براي همين بحران بكنند.
نتيجه "منطقي" چنين نظرياتي اين است كه قاعدتاً تكليف استكبار بايد بنابر همين احاديث بهزودي يكسره شود؛ آن هم در همين منطقه. و ديگر مهم نيست كه آمريكا حركت نظامي ديگري هم بكند يا نه؛ بنابر اين احاديث كه خود خصم هم عملش را بر مبناي آنها تنظيم ميكند، ما الان در آستانه آخرالزمان قرار داريم و تكليف طرف مقابل، نه چندان دير، روشن خواهد شد.
وقتي چنين تفسيرهايي اول از زبان رئيس جمهور و بعد هم از رسانههاي سراسري تكرار ميشود، بايد آنها را جدي گرفت و به قول آن آقاي مفسر با آگاهي دنبال كرد و فكر كرد كه اين گفتار قرار است چه نقشي در سياست عمومي كشور به خود اختصاص دهد؛ بهويژه اينكه ميسيانيزم همواره مبشر و منذر پايانها بوده است
***
راستي، از همه اينها گذشته كسي ميداند كه اين "سرويس بينالمللي سايت فردا"، خبر را از كجا آورده، خصوصاً آن قسمت هيجانانگيز مربوط به چيني را؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر