ايسنا بايد عذرخواهي كند
هيچ توجيهي نميتواند در كار باشد. خبرگزاري ايسنا بايد بابت مطلب زشت، توهين آميز، نژادپرستانه و شنيعي كه درباره مهاجران افغان نوشته عذر خواهي كند.
كساني كه مسئوليت نوشتن و انتشار چنين مطلبي را داشتهاند بايد معرفي و توبيخ شوند. با در نظر گرفتن كمترين استانداردهاي توبيخ، سردبير اين بخش بايد بركنار شود.
ايسنا بهتر است هر چه زودتر، در همين يكي دو روز آينده چنين اقدامي بكند. در غير اين صورت بايد خود را براي اعتراضهاي جديتري آماده كند.
جاي هيچ توجيهي وجود ندارد؛ عذرخواهي كنيد.
پينوشت: اين چند روز دنبال يك راه حل جمعي براي اعتراض به ايسنا بودم تا جدي گرفته شود. خصوصاً اين كه مطلب به چند ماه پيش برميگردد و تا به حال هم به آن اعتراض جدي نشده... اما نكتهاي كه اين وسط يافتم اين بود كه ظاهراً خبرگزاري معظم ايسنا نساني اي ميل براي روابط عمومياش اعلام نكرده و فقط تلفن دارد.
در همين زمينه:
كشفيات يك خبرنگار شهري ناقلا
حرفي با دوستان روزنامه نگار
كساني كه مسئوليت نوشتن و انتشار چنين مطلبي را داشتهاند بايد معرفي و توبيخ شوند. با در نظر گرفتن كمترين استانداردهاي توبيخ، سردبير اين بخش بايد بركنار شود.
ايسنا بهتر است هر چه زودتر، در همين يكي دو روز آينده چنين اقدامي بكند. در غير اين صورت بايد خود را براي اعتراضهاي جديتري آماده كند.
جاي هيچ توجيهي وجود ندارد؛ عذرخواهي كنيد.
پينوشت: اين چند روز دنبال يك راه حل جمعي براي اعتراض به ايسنا بودم تا جدي گرفته شود. خصوصاً اين كه مطلب به چند ماه پيش برميگردد و تا به حال هم به آن اعتراض جدي نشده... اما نكتهاي كه اين وسط يافتم اين بود كه ظاهراً خبرگزاري معظم ايسنا نساني اي ميل براي روابط عمومياش اعلام نكرده و فقط تلفن دارد.
در همين زمينه:
كشفيات يك خبرنگار شهري ناقلا
حرفي با دوستان روزنامه نگار
۱۲ نظر:
من هيچ توهيني در آن مقاله نديدم و به جاي آن انبوهي از نوشتههاي زشت با كلمات توهين كننده در نوشتههاي نسيم فكرت ديدم. واقعا جاي سوال است كه چرا راضي ميشويد براي داشتن يك حس يا ادا با نويسندههاي توهين كننده به ايرانيها همصدا شويد؟ بهتر است به نقد مقاله بپردازيد و مثال بياوريد كجاي آن دروغ بود يا تحقير كننده. با آن نويسنده بي ادب افغان كه به خاطر شرايط خاص كشورش مشهور شده و نه به خاطر انديشهها و نوشتههايش نميشود حرف زد، چون او فعلا سرمست غرور اينترنت است، چون به خاطر شرايط كشورش تحويلش ميگيرند تصور ميكند كه خيلي ميداند، اما از شما بعيد است، بعيد. مقاله را نقد كنيد و توهينها را اگر وجود دارد پيدا كنيد و سبك سنگينش كنيد، نه اينكه با او همصدا شويد. به نظر من نويسنده آن مقاله بسيار مودب بوده و هيچ نظري درباره انبوه جنايات و خيانتهاي افغانها و انبوه مواد مخدري كه وارد ايران ميكنند نكرده، در غير اينصورت داستاني ميشد هفتاد من كاغذ.
نسيم فكرت؟ مگر من به او اشاره كردهام؟ ميدانيد با چه اندازه ابراز نفرت از سوي ايرانيان نسبت به آن مطلب زشت مواجه شدهام؟
عجالتاً كسي كه دارد توهين ميكند شماييد هم به نسيم فكرت، و هم دوباره به مهاجران افغان.
نويسنده آن مقاله از نظر شما مودب بوده؟ فكر نميكنم حرفي درمورد ادب ديگر بشود با شما گفت.
بهتر است به همان مثنوي موهوم هفتاد من كاغذ نژادپرستانه تان برسيد.
تصور کنید که امروز لوس آنجلس تایمز تیتر زده باشد:
«آنها تهران را با لوس آنجلس ميشناسند، مانتو و مقنعه محلي را در آوردهاند و اينجا در ال ای تيشرت ماركدار و شلوار جين ميپوشند.»
یا مثلا تصور نیهون کیزای برگی از «مثنوی هفتاد من» آسیبهای اجتماعی کارگران مهاجر ایرانی به ژاپن (که همه می دانیم) را چاپ کرده بود.
در آن صورت آیا هموطنان آریایی ما باز هم آنرا توهین آمیز نمی دانستند؟
البته به فرض محال که چنین اتفاقاتی در آمریکا و ژاپن بیفتد، کسی منتظر واکنش هموطنان ةریایی ما نخواهد بود. خود آمریکایی ها و ژاپنی ها به سرعت نویسنده و سر دبیر مربوطه را اخراج خواهند کرد.
نژادپرستی این خبر از همان اول پیداست. وقتی مینویسد لباس محلی را درآوردند و اگر پول داشته باشند خرج میکنند (پیداست طرف فکر میکند «آنها» پول نفت «ما» را دارند خرج میکنند.) ضمنا به یادمان میآورد که به چه جراتی پول درآوردند، بچهدار شدند، و اینجا ماندنی شدند، و حالا میخواهند مثل ما زندگی کنند!
آنها باید همیشه همان «خارجی» بمانند که میخواهند همه چیز را سر او خراب کنند.
دو سال پیش امید مهرگان به بهانه اخراج افغانها توی رخداد مطلبی نوشته بود به اسم «افغانها و عدالت» و در برابر مزخرفاتی از این دست نوشت «هر کس در اینجاست، متعلق به اینجاست». قاعدتا آن را قبلاً دیدهاید. شاید آن مطلب برای واکنش به این خبر بد نباشد.
متاسفانه از سطر سطر این نوشته بوی راسیسم بلند است. هرچند وقتی حکومت حتی افغانهایی که در ایران به دنیا آمده اند یا از مادر ایرانی زاده شده اند را مستحق تابعیت این مرز پرگهر نمی داند تکلیف خبرنگار و خبرگزاری آن معلوم است.
man emrooz az tarighe yek doost oon maghaleye zeshte tohin amize khejalat avar ro khoondam, zarfe chand saat kolli bahs shod ba doostan dar facebook, bemanad ke bazi az doostane irani ke khodeshoon mohajeran o sakene keshvari gheir az Iran, che joori oon matlabe kheffat bare tohin amiz ro ba kalamati mesle poole naft o mohajere gheire ghanooni o .. tojih mikardan.
ISNA bayad ozr khahi kone, va ba seaye boland ozr khahi kone, na faghat az afghan ha, ke az gheire afghanha ham bayad ozr khahi kone. az inke be namayandegi az Irani ha oon harf haye nejad parastane ro montasher karde, bayad az hameye ma ozr khahi kone,
شرم آوره !
ناسیونالیسم و کوروش پرستی آبجی بزرگ نژادپرستیه. قول میدم همین آقا میشینه توی جمع دوستاش و از قدمت چندین هزار ساله حقوق بشر کوروش صحبت میکنه.
هر اقدام جدی که در کار بود ما رو هم خبر کنین آقای معظمی
پس این فعالیت انتخاباتی چی شد؟
داره ميكنه!
قول می دم که اولین کامنت رو خود همین "خبرنگار شهری ایسنا" نوشته. عبارت "خیابان های شمالی تهران" دیگه آخرشه. نشون میده خود این بابا هم در حال یادگیری خیابان های شمالی تهرانه!
آدم از خوندن چنین نوشته هایی مو به تنش سیخ می شه مخصوصا وقتی این شانس و داشته که از کشورش و محیط بسته اون دور بشه و بتون از بیرون بهش نگاه کنه
ارسال یک نظر