۲۲ تیر ۱۳۸۸

پيشواي آزادي...

شهيدي ديگر:

یعقوب بروایه، دانشجوی کارشناسی ارشد رشته نمایش در دانشکده هنر ومعماری دانشگاه تهران، روز چهارم تیر ماه توسط نیروهای بسیج از بام مسجد لولاگر مورد اصابت گلوله قرار گرفت، از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله توسط دوستانش به بیمارستان لقمان انتقال یافت اما به رغم تلاش پزکان برای جان وی، در نهایت دچار مرگ مغزی شد و به شهادت رسید. یعقوب بروایه فرزند دوم یک خانواده پنج نفری و اهل اهواز بود. وی متولد تیرماه 1361 بوده و در هنگام مرگ تنها 27 سال سن داشت.

به نوشته برخی سایت‌های خبری یعقوب بروایه که در کنترل کامل مامورین تحت مداوا قرار داشت، از این حادثه جان سالم به در نبرد. او تنها دقایقی پیش از مرگ چشم گشود، دستان مادرش را گرفت و زیر لب گفت: مادر من برای آزادی کشته شدم.... و چشم فروبست.

۲ نظر:

behnam گفت...

...((مداح))


مادران

در طلب ِ شما

عشق‌های ازيادرفته را بازآفريده‌اند،
که خون ِ شما
تجربه‌يي سربلند بوده است.


((مادران))



ريشه، فروترين ريشه
از دل ِ خاک


نداد داد:

«ــ عطر ِ دورترين غنچه

مي‌بايد عسل شود!»



آه، فرزندان!


فرزندان ِ گرم و کوچک ِ خاک

ــ که بي‌گناه مرده‌ايد

تا غرفه‌های بهشت را
بر والدان ِ خويش
در بگشاييد! ــ



ما آن غرفه را هم‌اکنون به چشم مي‌بينيم
بر زمين و، نه در سراب ِ لرزان ِ بهشتي فريبناک،
با ديوارهاي آهن و
سايه‌های سنگ


و در پناه ِ درختاني

سايه‌گستر

که عطر ِ گياهي‌اش يادآور ِ خون ِ شماست


که در ريشه‌های ايثاری عميق

مي‌گذرد...

احمد شاملو / بهار 1350

ناشناس گفت...

به نظرم شهادت همیشه همراه راه آزادی بوده و هست
http://www.youtube.com/watch?v=p-2ZMA2P4wA