۳۰ آبان ۱۳۸۸

موسوي: آیا حاضر هستیم حقوق کارگران را بر اساس قیمت بین‌المللی پرداخت کنیم؟

طرح هدفمندسازی یارانه‌ها اسم مثبتی دارد. در این اصطلاحی که به کار می‌برند تایید می‌کنند که پرداخت یارانه‌ها اجتناب‌ناپذیر است و از سوی دیگر می‌گویند که می‌خواهیم یارانه‌ها را هدفمند کنیم. اما در برخی استدلال‌ها که برای یارانه شده و ما را به بی‌راهه می‌برد این است که برخی به گونه‌ای حرف می‌زنند که گویی یارانه مضر و زشت است در حالی‌که این‌گونه نیست.
در همه اقتصادهای جهان یارانه پرداخت می‌شود. اصل اما این است که چگونه یارانه داده شود که بهترین حاصل را برای کشور داشته باشد. برخی از کشورهای پیشرفته پرداخت یارانه را به شکل وسیع در اقتصاد خود دارند. ما هم از این مساله جدا نیستیم. باید به کسانی‌که استدلال می‌کنند یارانه کلا بد است و باید حذف شود گفت که اشتباه می‌کنند.
مشکل هدفمند کردن یارانه‌ها در محتوای خود لایحه‌ای است که به مجلس داده شد. این لایحه درواقع بیش از آنکه حذف یارانه‌ها باشد افزایش قیمت برخی از کالاهای مورد نیاز مردم است. زمانی‌که ما نفت فراوان داریم و به خاطر آن امتیازات نسبی در کشور به دست می‌آوریم (در اینجا بحث قیمت و فروش ارزان و گران آن مطرح نیست) به دلیل آنکه نفتی که دولت می‌فروشد با قیمت بین‌المللی متفاوت است نباید به این اختلاف قیمت به چشم یارانه نگاه کند. این دید اشتباه است. این اختلاف قیمت در کالاهای داخلی هم وجود دارد.
اگر با این منطق به مساله هدفمند کردن یارانه‌ها نگاه کنیم باید به این سمت میل کنیم که پیوند ارگانیک بین اقتصاد داخلی و اقتصاد جهانی ایجاد کنیم. در چنین حالتی انتظار است اگر قیمت حامل‌های انرژی برخی کالاها و خدمات را افزایش دهیم آیا بقیه بخش‌های اقتصاد خود را متاثر از اقتصاد بین‌الملل و قیمت جهانی می‌کنیم؟ آیا حاضر هستیم حقوق کارگران را بر اساس قیمت بین‌المللی پرداخت کنیم؟
می‌توان این سوال را مطرح کرد که آیا حاضر هستیم اتومبیل تولید داخل را به قیمت خارج بفروشیم یا حقوق کارگران را بر اساس قیمت بین‌المللی پرداخت کنیم و میانگین قیمت‌های داخل را بر این اساس تنظیم کنیم. نمی‌توان از یک طرف اقتصاد کشور را متاثر از قیمت بین‌المللی و قیمت نفت خلیج‌‌فارس کنیم و از طرف دیگر این فاصله در بخش‌های دیگر را حفظ کنیم. به طور مثال تورم ۲۵ درصدی در سال گذشته به معنای از‌دست‌دادن یک چهارم قدرت خرید مردم بود. خوب ببینیم میانگین تورم در جهان و کشورهایی که از نظر اقتصادی موفق بودند چگونه بوده است؟
دولت می‌تواند از این زاویه به مسایل نگاه کند که بیشتر خدمات و کالاهایی که به مردم ارائه می‌دهد یا حقوقی که به مردم داده می‌شود و تنظیم کالای اقتصادی مردم هیچ تناسبی با وضعیت بیرون از کشور ندارد. به همین دلیل بالا بردن یکباره قیمت‌ها و حدف یارانه در مقابل پرداخت ۱۰ یا ۲۰ هزار تومان برای هر فرد اشتباه بزرگی است که انجام می‌دهیم‌.
یقینا این اقدام اثرش را بر زندگی مردم خواهد گذاشت و ذائقه مردم تلخ خواهد شد و ممکن است شاهد مشکلات اساسی امنیتی اجتماعی و اقتصادی در کشور در سطح روستاها مردم مستضعف جامعه و در سطح تولید باشیم. در همین رابطه من به یاد دارم که در اوایل انقلاب زمانیکه بحث قیمت پایین نفت در داخل کشور مطرح می شد معتقد بودیم از این اختیار نسبی برای ایجاد رقابت قوی در سطح جهان و اقتصاد خود استفاده کنیم.
نمی خواهم بگویم هیچ نوع سیاست تعدیل یا سیاست در جهت تنظیم یارانه ها و اقتصاد نداشته باشیم اما همه این ها می تواند به صورت یک بسته سیاستی و از هم جدا نباشد. زمانی‌که قیمت حامل انرژی در کشور را بالا ببریم اثرش را در زندگی و سفره‌های عادی مردم خواهد گذاشت که باید تاثیر آن بر آموزش هزینه بهداشت و درمان و... را ارزیابی کرد.

۲۶ آبان ۱۳۸۸

رامين پوراندرجاني


ديگر خبر آن‌قدر پخش شده كه لازم نباشد چيزي اين‌جا بنويسم. منتها به خاطر اين كه مطابق اولين خبر مرگ رامين پوراندرجاني را به دليل خودكشي نوشته بودم، لازم مي‌دانم اين‌جا تصحيح كنم: در ابتدا اعلام شده بود علت مرگ رامين خودكشي بوده است. خانواده و نزديكان به دلايل بسيار قابل اعتنا تشكيك كردند.
بعد گفتند مرگ به علت ايست قلبي بوده.
و اين را هم گفته‌اند كه پزشك وظيفه رامين پوراندرجاني، پيش از درگذشتش، بازداشت بوده است.
***
همه اين‌ها يعني جانِ پاك ديگري را از دست داديم. و اگر نخواهد عدالتي باشد روزي، واي اگر بخواهد كه از پس امروز فردايي باشد.
 ***
پري‌شب خواب اين جوان را مي‌ديدم. خواب كابوس شد و نفس زنان و با اشك و خشم پريدم. مي‌خواستم خوابم را بنويسم. تلخ‌تر از آن بود كه تاب نوشتنش را هم بياورم.
***
نگر تا این شب خونین سحر کرد
چه خنجرها که از دلها گذر کرد
ز هر خون دلی سروی قد افراشت
ز هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون، در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است. (ابتهاج)

از نفرتي لبريز / شاملو



ما نوشتيم و گريستيم
ما خنده كنان به رقص بر خاستيم
ما نعره زنان از سرِ جان گذشتيم ...

كسي را پرواي ما نبود.
در دور دست مردي را به دار آويختند:
              كسي به تماشا سر برنداشت
*
ما نشستيم و گريستيم
ما با فريادي
از قالب خود بر آمديم.

شاملو، باغ آينه

شماره حساب جدید برای کمک به آسیب‌دیدگان بعد از انتخابات

شماره حساب جدید برای پرداخت اینترنتی کمک به آسیب دیدگان حوادث بعد از انتخابات اعلام شد.
به گزارش کلمه در پی استقبال مردم  برای کمک به آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات و تعدد مراجعه کنند گان به بانک ، برای سهولت در کمک رسانی  و رفع مشکل صدور فیش بانک  شماره حساب جدیدی اعلام شد.
با شماره حساب سیبای جدید امکان پرداخت اینترنتی کمک به آسیب دیدگان فراهم شده است.
مردم نوع دوستی  که خواهان کمک به آسیب‌دیدگان حوادث بعد از انتخابات هستند می‌توانند کمک‌های نقدی خود را به شماره حساب سیبای بانک ملی ۰۲۰۱ ۶۱۴ ۲۱۶ ۰۰۹ که به نام “مجتمع نیکوکاری شهیدان رحمانی” است واریز نمایند.

۲۳ آبان ۱۳۸۸

سريال خبرهاي بد

سايت‌ها را نگاه مي‌كنم. هنوز روي خبرهاي اول‌شان مي‌توان خواند: "اعدام احسان فتاحيان را متوقف كنيد".
حالا خبر از احتمال اعدام شيركو معارفي است. ظاهراً حكم اعدام معارفي ظرف سه ماه از دستگيري‌اش صادر شده است.

خانواده‌اش نامه نوشته‌اند و خواسته‌اند كه به او فرصت "دوباره زيستن" داده شود.
عفو بين الملل باز هم خواستار توقف اجراي حكم اعدام شده.
چند روز پيش هم شيرن فاميلي مصاحبه‌اي با وكيل معارفي كرده بود كه به نسبت پرونده فتاحيان اطلاعات و جزئيات بسيار بيش‌تري به دست مي‌دهد و خوب است بخوانيد:
بنده بیشتر از ده بار پرونده موکلم را مطالعه کرده ام تا حتی وقتی ابهام پیش می آمد پشت صفحات را هم نگاه می کردم و می گفتم شاید یک جایی اقراری از موکل و یا سندی باشد. خیلی جالب است که در رای آمده که با عنایت به اوضاع و احوال موجود گویا موکل بنده و سایرین برای ترور شخص خاصی به کشور وارد شده اند و موکل بنده موکدا هیچ اقراری در این زمینه نداشته است و در تمام مراحل تحقیق و بازجویی و دادگاه اظهار بی اطلاعی از هدف داشته است. کما اینکه ورود به ایران انها یک هدف تبلیغی بوده است. اینها یک عده بوده اند که آمده اند یک تعداد اعلامیه پخش کرده اند و برگشته اند و هیچ گونه هدف ترور براندازی و خراب کاری در کار نبوده است. موکل بنده اعلام کرده که از اول که من را فرستاده اند من هیچ گونه اطلاعی از بازگشت به ایران نداشته ام و فقط ما را به عنوان یک نیرو با خود آورده اند. به صورت نمادین که مثلا مردم ببینند. و یک کار تبلیغاتی بوده است . در هیچ جای پرونده دلیل و مدرکی و اقراری مبنی بر اینکه موکل بنده برای ترور شخص خاصی وارد ایران شده ، نیست.
در همين احوال، خبر مي‌رسد كه پنجمين حكم اعدام براي متهمان دادگاه‌هاي پس از انتخابات صادر شده: رضا خادمي، به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدين.
***
در اين اوضاع، كار كردن و فكر كردن خيلي سخت شده. من كه رسماً تعطيلم.
ياد صحنه‌اي از فيلم مستند "كلام آخر" مي‌افتم كه مسلم منصوري از شاملو ساخته و چند صحنه‌اش را به همراه مصاحبه با كارگردان در يكي از شبكه‌هاي تلويزيوني پخش شد.

يك‌جا منصوري ازشاملو پرسيد: "اين پشت‌كار كه شما در اين سال‌ها..."، و شاملو جوابي داد به اين مضمون كه: "پشتكار نداشتم، پوست كلفت بودم، پوستم كلفت بود!"

الان فكر مي‌كنم شاملو حتماً خيّلي پوست كلفت بوده كه شاملو شده.

این طرح مثل یک جراحی ممکن است خونریزی‌هایی داشته باشد

طرح تحول اقتصادی قطعاً آثار تورمی به ویژه در مقاطع اولیه خواهد داشت که باید به حداقل برسد، ولی به هر حال مردم باید آمادگی اجرای این طرح را داشته باشند و به مسوولان کمک کنند.
[...] ما باید صداقت داشته باشیم و عیب‌های موجود در اجرای این طرح را نیز به مردم بگوییم و به سوالات پاسخ دهیم؛ بنابراین باید از ناشی‌گری‌ها اجتناب کرد؛ چراکه کار، کار آسانی نیست که به دست هرکس بدهیم و افرادی که وارد می‌شوند، باید ماهرانه حرکت کنند.
[...] یک جراحی اقتصادی، یک کار زیربنایی و یک تحول قرار است انجام شود که این حرکت ابزارهایی لازم دارد، من به خاطر ندارم که در طول 30 سال پس از انقلاب اسلامی چنین تحولی صورت گرفته باشد.
[...] این طرح مثل یک جراحی ممکن است خونریزی‌هایی داشته باشد، ولی باید به حداقل رسانده شود؛ ولی این‌که فکر کنیم می‌شود سرنوشت اقتصادی یک مملکت را دگرگون کرد و آب هم از آب تکان نخورد، درست نیست. دولت‌های قبلی نیز می‌گفتند که این کار درست است و باید انجام شود ولی هیچ کدام شهامت و جرات این کار را نداشتند.
[...] اختلاف نظرها در این زمینه باید کم شود و به حداقل برسد و اگر هم جایی اختلاف نظری وجود داشت، مرجع تصمیم‌گیری در نهایت رهبری است. صداوسیما نیز باید عواقب و جزئیات این طرح را تشریح کند تا همه‌ مردم و نخبگان متوجه شوند.
[...] در راه اجرای این طرح مسلماً حرکت‌های شیطنت‌آمیز انجام می‌شود، یک عده نمی‌خواهند این طرح اجرا شود؛ چراکه یا موافق آن نیستند و فکر می‌کنند طرح درستی نیست یا این‌که می‌خواهند شیطنت سیاسی کنند و باید با این فتنه‌ها و شیطنت‌ها مبارزه شود.
استفاده از استعاره پزشكي و جراحي در سياست سابقه طولاني دارد، و خصوصاً نزد فقها در چند دهه اخير يكي از محبوب‌ترين استعاره‌ها و روش‌هاي توجيه بوده است. در جراحي خوني كه ريخته مي‌شود مشروع است. خوني كه ريخته مي‌شود بي عيب است و مي‌توان با چشم‌داشت به "بهبود"ي كه قرار است حاصل شود، زخم و جراحت و خون را "موجه" دانست.
حالا اين‌جا قرار است چه "خون"ي ريخته شود؟ بهاي اهداف طرح تحول را چه كساني بايد با زندگي‌هاشان بپردازند؟ اگر نخواهند به خاطر رسيدن به اهداف طرح تحول چنين هزينه‌اي بدهند چه؟
اگر آن‌كه بايد هزينه بدهد، تشخيص و تجويز اين پزشك را قبول نداشته باشد و اصلاً او را به درمان‌گري نشناسد چه؟ اگر ترجيح بدهد به درد خود بميرد و زير اين تيغ نرود چه؟ اگر ما اين "تحول بزرگ" را كه "ممكن است خون‌ريزي‌هايي داشته باشد" نخواهيم چه كسي را بايد ببينيم؟ مجلسي كه مصوبه چهارشنبه خود را شنبه بعدش نقض مي‌كند؟ يا دبير شوراي نگهبان كه هنوز مصوبه براي بررسي به دستش نرسيده دارد از آن دفاع مي‌كند و عواقب و خون‌ريزي‌هاي "جراحي" را هم توجيه مي‌كند؟

۲۲ آبان ۱۳۸۸

حمایت از کارگران زندانی، حمایت از همه کارگران است! / علي نجاتي، رييس هيئت مديره سنديكاي هفت تپه


کارگران!

همه می‌دانند که کارگران هفت تپه در چند سال اخیر برای به دست آوردن مطالبات خود بارها دست به اعتراض و اعتصاب زده‌اند. از جمله‌ی این خواسته‌ها، دریافت حقوق معوقه  و پرداخت  به اندازه‌ی اضافه کاری و حق ایجاد تشکل مستقل کارگری بوده است.
ما می‌دانیم برای به دست آوردن مطالبات  و خواسته‌های خود چاره‌ای جز اتحاد و دست‌یابی به تشکل مستقل از کارفرما و دولت نداشته و نداریم.



ما بنا به تجربه‌ی کسب شده توسط خودمان  و تجربیات ِ هم طبقه‌ای‌هایمان در ایران و دیگر نقاط دنیا دریافتیم که چنانچه امکانی برای دفاع از حقوق کارگران باشد باید از آن تا جایی که به ضد خودش تبدیل نشود استفاده کرد اما  بسیاری از نهادها و سازمان‌های جهانی که به نام کارگران و در ظاهر برای دفاع از حقوق ما بنا شد‌ه‌اند بیشتر به سرابی شبیه هستند که کارگران را دل‌خوش کنند و به زبان ساده‌تر کارگران را گول بزنند تا به جای تکیه به  نیروی خودشان و هم طبقه‌ای‌هایشان امیدهای  بیهوده  وتوهم به آنان داشته باشند. ازطرفی در داخل کشور سال‌هاست که کارگران مجبور شده‌اند تا فقط و فقط  تشکلی به نام شورای اسلامی کارداشته باشند.

وقتی نمایندگان کارگران، اساس‌نامه و عملکرد این تشکل باید مورد تایید دولت و حتا کارفرما باشد دیگر چگونه می‌توان امید داشت که این تشکل از حقوق کارگران دفاع کند؟ زیرا کارفرماها و سیستمِ  پشتیبان آنها، نمي‌خواهند که حق و حقوق کارگران به آنان برسد. کارگران هیچ چاره‌ای ندارند جز این‌که به نیروی خود و دیگر کارگران تکیه کنند و تشکل‌های مستقل کارگری خود را بنا کنند. هر وقت کارگر یا کارگرانی در هر کجا دچار مشکل می‌شوند به جز کمک گرفتن از حمایت و نیروی کارگری نمی‌توان مشکلات را برطرف کرد.

در نامه‌ی پیش گفته بودم که اکنون  نمایندگان کارگران هفت تپه، فقط و فقط به خاطر ایجاد تشکل مستقل کارگری و دفاع از مطالبات بر حق کارگران هفت تپه، زندانی هستند و طبیعتاً خانواده‌های  آنان در این مدت شش‌ماهه نیاز به حمایت از طرف کارگران دیگر دارند.

من روی حمایت مادی - معنوی توسط کارگران و نه جاهای دیگر تاکید میکنم. زیرا اعتقاد دارم این کارگران هستند که باید به داد ِ هم طبقه‌ای‌هایشان برسند. به قول معروف این شتری است که در خانه‌ی همه‌ی ما می‌خوابد، و ما کارگران به جز یکدیگر کسی را نداریم.


کارگرانی که خواهان ِ حمایت از  این پنج نفر و خانواده‌هایشان هستند می‌توانند به هر اندازه که  درتوان‌شان است، از طریق شماره حساب بانکی این‌جانب ( به شماره 0302895180008 سیبا- بانک ملی ایران شعبه هفت تپه کد6579 به نام علی نجاتی)،  کمک‌های مادی خود را واریز کنند.

به نظر من، بعد از سال‌ها اکنون تجربیات کارگری به آن اندازه‌ای هست که بتوان به عنوان یک سنت کارگری این موضوع را جا انداخت که هر گاه کارگرانی در جایی به مشکل برمی‌خورند این کارگران هستند که لازم است از یکدیگر حمایت کنند.
ما در هفت تپه، بنا به مسولیتی که کارگران در انتخابات و مجمع عمومی در آبانماه 87 بر دوش‌مان گذاشتند به عنوان نمایندگان آنان تلاش کردیم که از حقوق و مطالبات آنان دفاع کنیم.

ما متهم به تبلیغ علیه نظام و اقدام علیه امنیت ملی شدیم. همه می‌دانند که ما به جز خواسته‌های کارگری، مطالبات دیگری نداشته‌ایم. ما را به زندان محکوم کردند. هم‌اکنون چهار نفر ازاعضای هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه در زندان دزفول محبوس هستند و من که نفر پنجم باشم از روزهای آینده در جمع ِ آنان خواهم بود و ایام حبس من اغاز خواهد شد.

من می‌دانم که ما در طول این مدت فعالیت در کارمان نقاط قوت و ضعف ِ بسیار داشته‌ایم. من شخصاً همیشه از دریافت ِ تجربیات کارگری دیگر و نیز انتقادات سازنده، استقبال کرده‌ام. هنوز هم امید دارم که کارگران دلسوز با نظرات خود کمکی برای تقویت فعالیت‌های کارگری ما باشند. البته بسیاری اوقات هم به جای نقد، یعنی بررسی نقاط قوت و نقاط ضعف و از همه مهم‌تر پیشنهاد راه‌های عملی و شدنی برای پیش‌برد مبارزات‌مان، نظراتی شنیده‌ایم که آن‌چنان در فضای غیر واقعی و بهتر بگویم تخیلی طرح شده‌اند که هیچ‌گونه امکان پیاده کردن این نظرات در دنیای واقعی و به دست کارگران وجود نداشته است. اگرچه از طرفی نظرات و تجربیات دوستان ِ  بسیاری برای ما بسیار سازنده بوده است.

امیدوارم در این مدت شش ماهه، علاوه بر کمک‌های مادی، و از آن مهم‌تر برای حمایت‌های  معنوی از نمایندگان کارگران هفت تپه،  تمام کارگران و فعالان دلسوز با دوری کردن از هرگونه مباحث حاشیه‌ای، با اتحاد هر چه بیش‌تربا تمام نیروی خود برای دفاع از حقوق کارگران هفت تپه و نمایندگان محبوس آنان تلاش کنند. نباید گذاشت که این دوره‌ی حبس، بدون ِ اعتراضات ِ کارگران در هر کجا به زندانی شدن این چند نفر و دیگر کارگران زندانی از جمله آقایان اصانلو [اسالو] و مددی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد، بگذرد. ما در زندان، اخبار ِ  اقدامات شما را خواهیم شنید و از آن دل‌گرمی خواهیم گرفت.

با تلاش برای اتحاد هرچه بیشتر کارگران
علی نجاتی
رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه
21 آبانماه 1388
شوش – خوزستان - ایران

[اين نامه، و هم‌چنين نامه پيشين علي نجاتي، در سايت اخبار روز و سايت موج سبز آزادي منتشر شده است.]

۲۰ آبان ۱۳۸۸

شما اسم اين موجودات را چه مي‌گذاريد؟

برگزاري سالگرد عرفات در غزه ممنوع شده و بعد:
  GAZA, Nov. 10 (Xinhua) -- Hamas security forces have arrested tens of activists and members of Palestinian President Mahmoud Abbas' Fatah party in the Gaza Strip, officials said Tuesday.
    The crackdown started early Tuesday, a day before the fifth anniversary of Fatah founder Yasser Arafat. Earlier, Hamas has told Fatah officials in Gaza that they were not allowed to hold mass ceremonies marking the death of Arafat.
    A Fatah official, speaking on condition of anonymity, told Xinhua that Hamas forces "have launched a wide detention campaign against Fatah and summoned many of its members and supporters."
    Among the detainees was Mohammed al-Nahal, a member of Fatah Revolutionary Council who was elected during the movement's sixth general conference in August.
    Hamas Interior Ministry has denied accusations that its security services were chasing down Fatah supporters trying to organize activities on Arafat's anniversary.
    Ihab al-Ghussein, spokesman for the ministry, said that Fatah had not submitted a request to the authorities asking for holding activities to mark Arafat's death.
   
شباهت‌هاي بي‌حد اين موجودات به همديگر در هر كجاي دنيا كه باشند آدم‌ها را به تعجب وا مي‌دارد.

احسان فتاحيان اعدام شد

محمد مصطفايي نوشته: امروز صبح احسان فتاحیان اعدام شد.

براي اعدام كردن، براي قدرت‌نمايي هم دروغ مي‌گويند؟

به خانواده‌اش، به همه هم‌وطنان كرد و غير كرد، و همه ديگراني كه به نجات جان احسان اميد بسته بودند تسليت مي‌گويم....

احسان فتاحیان چهارشنبه اعدام نمی شود

احسان فتاحیان مجرم محکوم به اعدام در زندان مرکزی سنندج فردا اعدام نخواهد شد.
به گزارش مسوول روابط عمومی سازمان زندان کردستان ، احسان فتاحیان که به دلیل حمل سلاح گرم دستگیر شده بود فردا اعدام نمی شود . ورمرزیار در مورد جرم فتاحیان توضیح داد : فتاحیان در دادگاه شعبه ی اول انقلاب سنندج به جرم حمل اسلحه به مدت 10 سال به زندان محکوم شد و هنگامی که به حکم اعتراض کردند در دادگاه تجدید نظر این حکم به اعدام تبدیل شد.
ورمرزیار درباره ی اعتصاب غذای زندانیان زندان مرکزی سنندج در راستای اعتراض به حکم اعدام فتاحیان گفت : این موارد سری است اما اعتصاب غذا در زندان های ایران یک امر طبیعی است.
(با تشكر از مازيار كه اين خبر را برايم فرستاد)

بي‌خوابي و انتظار

بي‌خوابي و انتظار و نگراني‌اي كه تمامي ندارد.

۱۸ آبان ۱۳۸۸

پيش‌گوها و دماگوگ‌ها

امروز، 9 نوامبر، بيستمين سالروز فروپاشي ديوار برلين بود. تلويزيون بي بي سي فارسي هم از مراسم برلين به اين مناسبت گزارش مي‌داد. . علاوه بر اين گزارش، از جمله از آقاي بهروز كريمي‌زاده "فعال دانشجويي چپ" (در لندن البته)، به عنوان صاحب‌نظر در برنامه 60 دقيقه دعوت كرده بودند. بگذريم از اين كه از ديد منِ مخاطب ايشان تقريباً به هيچ سوالي جواب مربوط نداد (داد؟)، و در عوض كلاً درباره عقايد فعالان و انديشمندان "چپ" صحبت كرد، منتهي در همان ابتدا حرف نغزي زد كه آدم را به فكر مي‌انداخت.

ايشان در پاسخ به اولين پرسش فرناز قاضي‌زاده درباره فروپاشي "كمونيسم" گفت كه رژيم شوروي اصلاً از استالين به بعد نوعي سرمايه‌داري بود و نه كمونيسم (ظاهراً به تازگي همه "فعالان" و"انديشمندان" چپ بر خلاف مرام اعلام شده‌شان به يكي از ورسيون‌هاي تروتسكيسم گرويده‌اند، اين‌طور است؟).

آقاي كريمي‌زاده سپس گفت كه اتفاقاً اول اين فعالان و متفكران چپ بودند كه فروپاشي را قبل از همه پيش‌بيني كرده بودند - يعني ما خودمان داريم همه چيز را، جاي ديگر نرويد.

خوب حالا ايشان از چه كسي به عنوان اولين نمونه اين پيش‌گويان نام برده باشند خوب است؟ گرامشي! بله دقيقاً آقاي گرامشي كه قبل ازآغاز جنگ دوم جهاني و در اوج فاشيسم از دنيا رفت، يعني در زماني كه حتي بلوك شرق شكل نگرفته بود، از سوي آقاي كريمي‌زاده هم‌چون نخستين پيش‌گوي فروپاشي كمونيسم معرفي شد.


اگر خودم اين را با گوش خودم نشنيده بودم و كس ديگري برايم نقل كرده بود، فكر مي‌كردم دارند پشت سر اين فعال دانشجويي چپ صفحه مي‌گذارند. اما چون با گوش خودم شنيدم، و چون ايشان الان در لندن هستند و خوش‌بختانه مصون از گزندهاي احتمالي اين‌سوي دنيا، بايد بگويم كه اين نوع حرف زدن مدعيانه از سوي كسي كه در مقام صاحب‌نظر در رسانه عمومي ظاهر مي‌شود زشت است. همين.

خبرهاي ميهن تلخ

سرمقاله ديروز آفتاب يزد را خوانده بوديد؟ بخوانيد.

از قرار حكم اعدام احسان فتاحيان كه قرار است چهارشنبه اجرا شود، خبر داريد؟ حكمي كه در تجديد نظر برايش صادر شده؛ تجديد نظر درباره حكم ده سال حبس، تبديل به جكم اعدام شده است.
سازمان حقوق بشر كردستان از رييس قوه قضاييه درخواست توقف اجراي حكم را كرده است.

۱۷ آبان ۱۳۸۸

يارانه‌ها به صندوق دولت، به اختيار دولت

مجلس جمهوري اسلامي امروز همان چيزي را كه احمدي‌نژاد مي‌خواست و براي آن سرزده به مجلس رفته بود، تصويب كرد. احمدي‌نژاد گفته بود اگر مجلس لايحه "هدفمند" كردن را به بودجه محدود كند، يعني پول آن مستقيماً در اختيار دولت قرار نگيرد، مصوبه را اجرا نخواهد كرد. احمدي‌نژاد گفته بود كه در اين صورت لايحه را از مجلس پس خواهد گرفت.

امروز دولت درخواست استرداد لايحه را مطرح نكرد؛ در عوض مجلس بي‌كم و كاست خواست دولت را اجرا كرد و به اين ترتيب:
دولت مجاز است در راستای اجرای این قانون وجوه حاصل را به ردیف درآمدی مربوطه مندرج در قانون بودجه کل کشور واریز و معادل صددرصد اعتبار تحت عنوان «اعتبارات موضوع هدفمندسازی یارانه‌ها» را هزینه کند.
اگرچه بعضي ممكن است حرف و حديث قانوني بياورند يا برايشان سوال پيش بيايد كه چرا چنين اتفاقي افتاد چون پس از آن كه احمدي‌نژاد روز سه‌شنبه به مجلس رفت، روز چهارشنبه آوردن وجوه حاصل از قطع سوبسيدها در قالب بودجه تصويب شد:

این مساله در ماده 13 لایحه هدفمند کردن یارانه‌ها در مجلس مصوب شده بود و امکان بازگشت به آن وجود نداشت اما امروز در جریان بررسی ماده 16 این لایحه، نمایندگان به نوعی مصوبه پیشین خود در ماده 13 را نقض کردند.
ممكن است نقض مصوبه آن‌هم ظرف سه روز عجيب به نظر رسد (هنوز هم چيزي مانده كه تعجب كنيم؟)، اما حتي اين هم همه ماجرا نيست. همان‌طور كه حدس زده مي‌شد (بخش سه اين پست را ببينيد)، دولت مي‌خواهد فوراً اين پول را در دست بگيرد و مشكل كسر بودجه (و بقيه مشكلات خود را!) هم حل كند.

مجلس امروز علاوه بر تامين خواست روز سه‌شنبه احمدي‌نژاد، زمان‌بندي تا پيش از اين موجود در لايحه را هم برداشت:
براساس ماده 13 این لایحه برای دولت چهار ردیف درآمدی و هزینه‌ای در لوایح بودجه سنواتی قائل شده بودند که امکان نظارت مجلس بر هزینه درآمدهای ناشی از هدفمند کردن یارانه‌ها را ارائه می‌داد اما در ماده 16 این چهار ردیف را به یک ردیف کاهش دادند که به گفته توکلی امکان نظارت مجلس را سلب کرد.
این گزارش حاکی از آن است که ماده 16 تنها برای سال 88 در نظر گرفته شده بود که طی آن تنها اجازه اجرای هدفمند کردن حامل‌های انرژی را به دولت می‌داد اما در جریان مصوبات امروز هم قید زمانی سال 88 حذف شد و هم به دولت اجازه داده شد تا علاوه بر اجرای هدفمندسازی حامل‌های انرژی، دیگر موارد هدفمندسازی یارانه‌ای از جمله آب و برق را نیز در سال جاری اجرایی کند.
 به اين ترتيب، دولت مجاز است كه از فرداي تصويب اين لايحه، نه تنها يارانه سوخت، كه هر سوبسيد ديگري را هم كه در شمول لايحه آمده است - آب، برق، نان... - حذف كند و وجوه آن را برداشت كند.

اگر يادمان باشد، دولت پيش از اين اجازه يافته بود كه يارانه نقدي را به هر ترتيبي كه خواست و با "تشخيص" خود به هر كس كه خواست - مستقل از دهك درآمدي، منتها بر اساس درآمد! - بدهد.

پرسشي كه مي‌ماند اين است كه با دادن پول سوبسيدها به دولت از فرداي تصويب لايحه، و با دادن اختيار هزينه كردن آن به تشخيص دولت، ديگر معني "هدفمند كردن يارانه‌ها" چيست؟ كدام هدف؟

***

حاشيه: توجه به اين نكته فرعي و مفرح ذات هم بد نيست كه پيشنهاد دهنده مصوبه دادن اختيار پرداخت يارانه به "تشخيص" دولت، يعني ميرتاج‌الديني نماينده‌اي كه در سفر نيويرك هم از همراهان احمدي‌نژاد بود، امروز از نمايندگي استعفا داد تا معاون پارلماني احمدي‌نژاد شود. سايكولوژي كسي كه براي معاون پارلماني شدن، از نمايندگي تبريز استعفا مي‌دهد زياد مهم نيست، بايد ديد اعتبار عيني هر كدام در چشم اين خدمتگزار چه اندازه است.

۱۵ آبان ۱۳۸۸

استخوان

كارد، تا به استخوان برسد كند شده است.

۱۰ آبان ۱۳۸۸

آدرس ديگر

اين وبلاگ را اين‌جا هم مي‌توان خواند.
فيلتر كننده هر اجري نيابد، دعاي اين حقير در حقش روا بادا چرا ‌كه باعث شد چند چيز جديد از بلاگ اسپات ياد بگيرم.
آمين.

پرداخت يارانه به تشخيص دولت

هر چه از مراحل تصويب لايحه حذف يارانه‌ها بيش‌تر مي‌گذرد، هر چه بيش‌تر تغييراتي را كه راي مي آورند و پيش‌نهادهايي كه راي نمي‌آورند را ملاحظه مي‌كنيم، ماهيت اين لايحه و آن‌چه دولت و نمايندگان حامي طرح در نظر دارند بيش‌تر آشكار مي‌شود و جايگاه آن در اقتصادِ سياسي دولت حاضر بيش‌تر روشن مي‌شود.

محض نمونه مي‌توان به آخرين پيش‌نهادي كه راي نياوردند و آخرين پيش‌نهادي كه راي آورد اشاره كرد؛ خصوصاً آخرين پيش‌نهادي كه راي آورد و به نظر من مي‌تواند در صورت اجراي اين لايحه، به يكي از مهم‌ترين اجزاء و خصوصيت‌هاي آن تبديل شود.
آخرين پيشنهادي كه راي نياورد اين بود:

نمايندگان مجلس با پيشنهاد عليرضا محجوب مبني بر پوشش كامل بيمه‌هاي تامين اجتماعي از طريق همه حق بيمه‌ي آحاد افراد تحت پوشش كميته‌ي امداد امام خميني، سازمان بهزيستي، زنان سرپرست خانوار مخالفت كردند.
در ادامه‌ي بررسي لايحه‌ي هدفمند كردن يارانه‌ها محجوب براي بند ب ماده‌ي هشت پيشنهاد اصلاح داد كه با 57 راي موافق و 59 راي مخالف و 28 راي ممتنع به تصويب نرسيد.
همچنين محجوب در پيشنهاد خود آورده بود كه جواناني كه آمادگي اشتغال دارند، اما كار ندارند و همچنين پوشش كامل روستاييان از طريق صندوق‌هاي اجتماعي روستاييان نيز تحت پوشش كامل بيمه‌هاي اجتماعي از طريق تامين همه حق بيمه قرار گيرند.
در مورد پيشنهاد محجوب كه موافق و مخالفي نداشت، سخنگوي دولت و كميسيون نيز سخن نگفت و به راي گذاشته شد و نمايندگان با آن مخالفت كردند.
 و آخرين پيش‌نهادي كه راي آورد اين يكي:
حجت‌الاسلام‌والمسلمين محمدرضا ميرتاج‌الديني با ارايه پيشنهادي مبني بر جايگزيني اين بند كه "يارانه در قالب پرداخت نقدي و غيرنقدي با لحاظ ميزان درآمد نسبت به كليه آحاد و شهروندان كشور به سرپرست خانوار" پرداخت شود، به جاي "پرداخت نقدي و غيرنقدي به 5 دهك در آغاز دوره اجرا و تغيير تدريجي آن به برقراري نظام جامع تامين اجتماعي در پايان دوره" گفت: موضوع اين است كه ما يارانه را به بخشي از جامعه بدهيم يا به كل جامعه.
وي ادامه داد: هدف در اين لايحه اين است كه تبعيض موجود در برخورداري از يارانه‌ها برداشته شود و همه اقشار جامعه به يك ميزان از يارانه‌ها برخوردار شوند.
نماينده تبريز گفت: با تصويب اين پيشنهاد دهك‌هاي مشمول درآمد اجرايي شدن لايحه هدفمندكردن حذف مي‌شوند و اختيار آن به دولت داده مي‌شود.
به گفته ميرتاج‌الديني، با تصويب اين پيشنهاد همه آحاد و شهروندان كشور يارانه دريافت مي‌كنند و به اقشار ضعيف توجه خاصي شده و يارانه هم به آنان تعلق مي‌گيرد.
[...] پس ازسخنان موافقين و مخالفين، نماينده دولت با اين پيشنهاد موافقت كرد و بعد از راي‌گيري، نمايندگان به پيشنهاد ميرتاج‌الديني با 128 راي موافق و 58 راي مخالف، راي مثبت دادند؛ به موجب اين مصوبه؛ يارانه در قالب پرداخت نقدي و غيرنقدي با لحاظ ميزان درآمد افراد نسبت به كليه آحاد شهروندان كشور به سرپرست خانوار پرداخت مي‌شود.
 به اين ترتيب، پرداخت يارانه، نه بر اساس اين كه خانوارها  در چه دهكي هستند، بلكه بسته به تشخيص دولت درباره اين كه آن خانوار‌ها به يارانه نيازمند هستند، و چقدر نيازمند هستند - مستقل از دهك درآمدي‌شان - داده خواهد شد.

جالب است كه اگرچه از "درآمد" صحبت شده، اما ظاهراً هيچ بحثي در مورد ملاك يا سخت افزاري كه قرار است بر طبق آن دولت اين "تشخيص" را انجام دهد صورت نگرفته. ملاكِ دهك اقتصادي برداشته شده، و به اين ترتيب ملاك وضعيت درآمدي به خودي خود منتفي است؛ اما در پيش‌نهاد باز صحبت از "ملاك درآمدي" است و "تشخيص" با دولت. ابهام اين‌جا است كه اگر قرار باشد دولت صرف ملاك درآمدي را به عنوان ملاك تعلق اعلام كند، بالاخره سقف تخصيص يارانه نقدي، بر يكي از دهك‌هاي بالا منطبق مي‌شود.

به اين ترتيب اگر عنصر "تشخيص" دولت و "همه اقشار جامعه" در اين پيش‌نهاد لحاظ نشده بود، چنين پيش‌نهادي مي‌توانست معادل پيش‌نهاد تعيين فرمولي براي بالاترين دهك دريافت‌ كننده يارانه باشد. اما چنين نيست. بنا بر پيش‌نهاد حاضر، دولت مي‌تواند يارانه‌ها را به خانوارهايي از همه دهك‌ها بدهد، و يا ندهد.

اين پيش‌نهاد، مي‌تواند به نوعي تخصيص يارانه نقدي را ديناميك و تابع شرايط اقتصادي - سياسي روز كند و قدرت مانور دولت را تا حدي افزايش مي‌دهد.