۵ اردیبهشت ۱۳۸۸

ناشهروندان و غيره

يك: خانواده‌هاي دانشجويان زنداني، ترکاشوند، ترکمن، توکلی، حکیم زاده، دانشیار، دهقان، قصابان، مشایخی، و مصطفوی نامه‌اي خطاب به رييس جمهور ايران نوشته‌اند و پرسيده‌اند كه آيا فرزندان‌شان شهروند به حساب مي‌آيند يا نه:

...
این نامه را ما خانواده ها درحالی می نویسیم که به پایان چهارمین سال ریاست شما بر قوه مجریه نزدیک می شویم. متاسفانه واقعیت تلخ آن است که حاصل چهار سال صدارت شما بر قوه مجریه چیزی جز دستگیری فرزندان ما در دانشگاه به جرم انتقاد نبود. علت نگارش این نامه تداوم بازداشت فرزندانمان در زندان است.

اکنون بیش از هشتاد روز از تداوم بازداشت اسماعیل سلمانپور، حسین ترکاشوند، مجید توکلی و کوروش دانشیار به جرم شرکت در مراسم بزرگداشت مهندس بازرگان می گذرد. پس از مدتی نیز پنج تن دیگر از عزیزانمان به نام های عباس حکیم زاده، مهدی مشایخی، احمد قصابان، نریمان مصطفوی و یاسر ترکمن نیز بازداشت شدند که بهانه دستگیری آنها اعتراض به تدفین شهدا در دانشگاه بود هر چند هیچکدام از آنها در آن روز در دانشگاه نبودند. چند روز پیش نیز مسعود دهقان، فرزند شهید و دانشجوی امیرکبیر نیز در خصوص اعتراض به تدفین شهدا در دانشگاه بازداشت شد.

آقای احمدی نژاد این نامه را در حالی می نویسیم که در روزهای گذشته شما به طور شخصی خواهان بررسی پرونده رکسانا صابری شده اید و از سوی دیگر بارها از نقض حقوق فلسطنیان و سایر افراد دردمند جهان گلایه کرده اید. بی شک ما نیز از تلاش برای آزادی صابری و هر گونه احقاق حق مظلومان جهان خوشحال می شویم اما چرا این اقدامات شما تنها متوجه شهروندان سایر کشورهای جهان است چرا از تضییع حقوق فرزندان این مملکت توسط اوامر تحت امرتان جلوگیری نمی کنید؟ چرا باید دانشجویان امیرکبیر به جرم انتقاد در زندان باشند؟ مگر فرزندان جوان و بی گناه ما شهروند نیستند؟ چرا باید جوانان ارزشمند این کشور روزهای جوانی را در سلول های انفرادی زندان اوین بگذرانند؟ چرا ما مادران حتی اجازه یک بار دیدار آن ها را طی این دو ماه نداشتیم؟ چرا باید هر گاه فرزندانمان تماس می گیرند تنمان بلرزد از صدای ناراحت، غمگین و خسته آنها؟

آقای احمدی نژاد چراهای فراوانی در ذهن ما خانواده های دانشجویان در بند نقش بسته است که امیدواریم به چند مورد بالا پاسخ دهید. ما می خواهیم بگوییم دانشجویان بی گناه که هر روز بازداشت می شوند نیز شهروند این کشور هستند و حقوقی دارند. دانشجویانی که هر روز به جرم انتقاد در دانشگاه بازداشت می شوند فرزندان همین آب و خاک هستند. مادر و پدرهای نگران و چشم به راه نیز شهروندان این کشور هستند و حق دارند بدانند فرزنداشان پس از دو ماه بازداشت در سلول انفرادی چه وضعیتی دارند. بارها برای دیدار عزیزانمان تلاش کردیم و جلوی زندان اوین و دادگاه انقلاب رفتیم اما چیزی جزء جواب سر بالا نشنیدیم. اجازه ملاقات داده نمی شود. حتی چند تن از این دانشجویان تا به حال هیچ تماسی با خانواده خود نگرفته اند. آخر کدام مادر و پدر است که بتواند این وضع را تاب بیاورد؟
...
مجيد توكلي هم درباره بازداشت برادرش مصاحبه‌اي با سايت فعالان حقوق بشر در ايران كرده است:

... آخرين تماس ایشان دو روز بعد از سال تحویل بود و بعد از آن هیچ تماسی با ما نداشته اند. در آن تماس هم خیلی با ترس صحبت می کرد و به نظر می آید به نوعی فشار بر روی ایشان بود، به طور مثال زمانی که می خواست بگوید حالم خوب است، یک نفر به او می گفت به خانواده ات بگو حالم خوب است و او هم عین همین جملات را تکرار می کرد و به او اجازه نمی دادند چیز دیگری بگوید. خودش هم می گفت، خودم هم هنوز اطلاعی ندارم و به آن ها گفته نشده بود که اتهاماتتان چیست.

دو: اگر جريان تحريم دانشگاهي اسراييل را دنبال كرده باشيد، احتمالاً با فعاليت‌ها و نوشته‌هاي عمر برغوثي فعال حقوق بشري فلسطيني آشنا هستيد. برغوثي كه از جمله كساني بوده است كه از سال 2004 "كمپين فلسطيني براي تحريم فرهنگي و دانشگاهي اسراييل" را بنياد گذاشته‌اند.

عمر برغوثي همچنين در ضرورت اتخاذ موضع تحريم اسراييل بارها مقاله نوشته است. او تحريم اسراييل را عملي "هم‌چون مقاومتي اخلاقي" در برابر اسراييل مي‌داند و بر "اخلاقي بودن تحريم اسراييل" پافشاري مي‌كند.

تاكيد عمر برغوثي بر مضمون "اخلاقي" عمل تصادفي نيست؛ او تابستان گذشته بدون اين كه وقفه‌اي در فعاليت‌هاي خود وارد كند، تحصيل در يك دوره دكتراي اخلاق را آغاز كرده است. البته در دانشگاه تل آويو.

طبيعتاً كساني در اسراييل هستند كه خوش‌حال نمي‌شوند برغوثي با چنين سابقه و فعاليتي در دانشگاه تل آويو دكتري بگيرد. ظاهرا نامه‌اي با بيش از 11500 امضا عليه او تهيه شده كه از دانشگاه تل آويو خواسته‌اند او را از تحصيل محروم كند.

دانشگاه اين كار را نپذيرفته است.

سه: چند سال پيش زماني كه بحث بر سر تروريسم داغ بود، جرالد كوهن فيلوف ماركسيست آكسفوردي، كه از بنيانگذاران ماركسيسم تحليلي است، مقاله‌اي نوشت درباره اين كه "چه كسي مي‌تواند و چه كسي نمي‌تواند كه تروريسم را محكوم كند".

كوهن در اين مقاله نسبتاً مفصل مي‌خواست نتيجه بگيرد كه اسراييل با رفتاري كه با فلسطينيان دارد به نوعي نمي‌تواند خود محكوم كننده تروريسم باشد (متن پي دي اف مقاله را اين‌جا بگيريد)...


۱ نظر:

پوریا گفت...

ندونستن این‌ها بهتره وقتی دست بسته است و راه دور... بازگشت طالبان شبیه فیلم های تخیلی ترسناکه. امیدوارم یکی جلوشونو بگیره.