۲۰ خرداد ۱۳۸۶

زندانيان پلي‌تكنيك


همين تابستان پيش بود. آخرين جشنواره تابستاني پلي‌تكنيك؛ مجبورشان كرده بودند اسم "جشنواره" را عوض كنند. اسم را پوستر و هر آن‌چه نشاني از امتداد كارشان داشت. بچه‌هاي انجمن اما با صبوري كار را پيش برده بودند تا چند جلسه مختصري را كه مي‌شد برگزار كنند...هنوز رئيس جمهور عدالت محور پايش به پلي‌تكنيك نرسيده بود. جلسه كه تمام شد خواهش كردم خرابه‌هاي ساختمان انجمن را نشانم دهند. از انجمن چيزي البته نمانده بود. با لودر خراب كرده بودند بعد هم خرابه را جمع كرده بودند. تمام. در آن شرايط هم حس طنز اين بچه‌ها پايان‌ناپذير به نظر مي‌آمد.

از ميان چند نفري كه تابستان گذشته ديده بودم، با ديدن عكس‌ها احسان منصوري را به ياد آوردم. مي‌گويند زمان دستگيري در خانه نزديكانش با او درگير شده‌اند، تير هوايي شليك كرده‌اند، و حتي شنيده‌ام كه كتفش را شكسته‌اند. تصورش هم دردناك است

حالا ديگر هشت نفر از دانشجويان پلي‌تكنيك در زندان هستند؛ احمد قصابان، مقداد خلیل پور، پویان محمودیان، مجید شیخ‌پور، مجید توکلی، احسان منصوري، عباس حكيم‌زاده، و علي صابري

به جز احسان منصوري كه مي‌گويند با ضرب و شتم و آسيب دستگير شده وضعيت عباس حكيم‌زاده هم وخيم است. حكيم‌زاده تحت عمل ستون فقرات بوده و هر گونه ضربه يا شرايط نگهداري نامناسب مي‌تواند برايش خطر جاني داشته باشد

همه اين‌ها براي چيست؟ قدرت‌نمايي و منكوب كردن چند دانشجو كه فقط مي‌خواهند سرشان را بالا بگيرند به بهانه توهيني كه از آن تبري مي‌جويند و شما هم در هيچ دادگاه عادلانه‌اي اثباتش نكرده‌ايد و اگر كرده بوديد هم مجازاتشان اين نبود. مسئولان قضايي كه اين را بهتر مي‌دانند، اين‌طور نيست؟

۴ نظر:

ناشناس گفت...

ببخشيد اينجا كامنت مي گذارم. راه ديگري به ذهنم نرسيد. امروز در سرمقاله ي شرق محسن آرمين هزينه ي مسابقات جام ال جي را 50 ميليون دلار نوشته بود.. از آن اعداد احمدي نژادي.. نااميدمان نكنيد ديگر.. دقت بيش تر براي رسيدن به استانداردهاي جهاني البته كه شرط اول است بي راه كه نمي گويم؟

علی کلائی گفت...

امروز جلادان باز کمر بسته اند بر قصابی دانشگاه و جنایت به نام هرچه خود مقدسش میدارند
روزگاری است که باز ارتجاع با امپریالیسم ساخته و باجهایش را داده و با فراغ بال به سلاخی توده ها میرود . امروز نوبت بچه های پلی تکنیک است و فردا نوبت شهبالان آزادی ستان دیگر
باید کاری کرد استاد . تا دیر نشده و طشت از بام نیافتاده
یا حق

ناشناس گفت...

سیب زمینی های ما گندیده اند.
سلام. ما که نوشته های شما را خواندیم. شما هم اگر وقت کردید این نوشته ما را بخوانید. شاید نکته مفیدی در آن یافتید. اگر نظرتان را هم مرقوم بفرمایید لطف کرده اید.
خیلی ممنون.

ناشناس گفت...

لطفا از کمپین زیر حمایت کنید و در وبلاگ خود قرار دهید و آنرا در بین دوستان منتشر کنید تا بتوانیم دوستان دانشجویمان را از زندان نجات دهیم. با تشکر

http://www.petitiononline.com/stuactiv/petition.html