۱۰ بهمن ۱۳۸۵

معلم‌ها و پست‌چي‌ها

شيرزاد عبداللهي در روزنامه اعتماد پنج‌شنبه گذشته گزارش روشنگري دارد درباره سهم آموزش و پرورش از بودجه‌اي كه به مجلس رفته است. مطلب عبداللهي من را به ياد گزارشي انداخت كه چند وقت پيش داشتم تهيه مي‌كردم.

بعد از مدت‌ها دوري از كار خبرنگاري، حدود يك ماه پيش مجموعه مصاحبه‌هايي با گروهي از زنان و مردان جنوب تهران داشتم. براي همه كساني كه من با آن‌ها صحبت كردم نگراني از آينده شغلي و تحصيلي فرزندان مهم‌ترين نگراني بود (نكته مهم اين بود كه برخلاف ذهنيت طراحان طرح تبعيض‌آميز مجلس، حتي مصاحبه شوندگان مردي هم كه سختگيري‌هاي اجتماعي در مواردي مانند حجاب را تاييد مي‌كردند، با اين استدلال كه دختران خودشان "بي‌حجاب نشوند"، مي‌گفتند كه دخترشان خواهان تحصيل دانشگاهي است و فراهم كردن امكان آن را يكي از وظايف دولت مي‌دانستند).

وضعيت تكان‌دهنده براي من روايتي بود كه به‌طور مشخص از زنان مصاحبه شونده شنيدم كه در تماس مستقيم با تحصيل فرزندان‌شان بودند. همه زناني كه من با آن‌ها، در يكي از محله‌هاي نزديك شهرري، مصاحبه كردم يا در اطراف‌شان (فاميل يا دوستان) دانش‌آموزاني را مي‌شناختند كه ترك تحصيل كرده‌ بود و يا فرزند خودشان ترك تحصيل كرده بود. اما از اين تكان‌دهنده‌تر اين بود كه بر خلاف توقع من، مصاحبه شوندگان عامل اساسي براي ترك تحصيل اين دانش‌آموزان را كيفيت پايين آموزش نمي‌دانستند؛ با تلخ‌كامي بسيار از وضع بد آموزش به‌عنوان وضعي عام حرف مي‌زدند. مهم‌ترين چيزي كه در مدارس آزارشان مي‌داد و آن را هم عامل ترك تحصيل‌ها مي‌دانستند "خشونت" كلامي و جسمي رايج در مدارس بود از سوي مسئولان و معلمان مدرسه بود. بيشتر آن‌ها مي‌گفتند حتي زماني كه خودشان براي رسيدگي به وضع فرزندان‌شان يا پي‌گيري تنبيهي كه شده به مدرسه مي‌روند چنان برخورد توهين‌آميزي با ايشان مي‌شود كه ترجيح مي‌دهند براي اهانت نديدن و البته بدتر نشدن وضع فرزندشان به‌خاطر اعتراض آن‌ها، ديگر براي چنين موردي به مدرسه مراجعه نكنند. نكته مهم اين بود كه همگي معتقد بودند اين وضع مدرسه، به‌خاطر "جنوب‌شهري" بودن‌شان است: "مگر بچه‌هاي ما چه چيزي كمتر از بقيه دارند؟" آن‌ها فكر مي‌كردند كه مدارس محل‌شان "تبعيدگاه"ي براي معلمان نامطلوب است... شايد نمي‌دانستند با اوضاعي كه پيش مي‌رود ديگر نيازي به تبعيدگاه ويژه نيست؛ همه‌جا كم و بيش همين هست يا خواهد بود.

***

پريروز بالاخره بسته‌اي كه دوستي از آمريكا 6 هفته پيش برايم فرستاده بود به دستم رسيد. با ملاك گرفتن مهرهايي كه تاريخ ارسال از آمريكا، و رسيدن آن به اداره تجزيه و مبادلات كالا در تهران را مشخص مي‌كردند، بسته دوهفته از آن‌ور آب تا اين‌جا در راه بوده و چهار هفته هم تا از پست ايران به دست من برسد.

بسته را باز كردم و كتابي كه وعده داده بود را از آن بيرون آوردم. به همراه كتاب اما عكس كودكي حدوداً يك‌ساله درون بسته بود؛ از اين عكس‌هايي كه در قطع صفحه‌هاي كاغذ تحرير براي مادربزرگ‌هايي مي‌فرستند كه با اينترنت و عكس ديجيتال ميانه‌اي ندارند. اما عكس سواي پارگي بالايش، به شكل بي‌مبالاتي از ميانه تا شده بود؛ اگر تا نمي‌شد در بسته كوچك كتاب جا نمي‌شد. خيلي تعجب كردم؛ دوست من چنين فرزندي نداشت. قرار هم نبود عكس كسي را برايم بفرستد و تازه اگر مي‌خواست عكسي بفرستد چرا پاكت بزرگ‌تري انتخاب نكرده بود كه نخواهد آن را تا كند!؟

تماس گرفتم به تشكر و پرسش؛ از من بيشتر تعجب كرد. اين‌بار من مجبور شدم براي او كه از وضع ما به دور است توضيح بدهم؛ احتمالاً مامور محترم سرش خيلي شلوغ بوده و بايد بسته‌هاي متعددي را بازبيني مي‌كرده، و بعد هم با تعهد بسيار سعي كرده هيچ چيزي جا نماند. اما خوب اين مردم كه حاليشان نيست كه روي خرت و پرت‌هايي كه مي‌فرستند بنويسند كه توي كدام بسته بوده! انسان هم جايزالخطاست. مامور سخت‌كوش ما هم نهايت سعيش را كرده كه آن عكس جا نماند؛ حالا تقصير او چيست كه بسته باقي‌مانده "كوچك" بوده، خب عكس را اگر تا كنيم در بسته كوچك هم جا مي‌شود.

يك اسكنر كه پيدا كنم عكس بچه را مي‌گذارم در همين وبلاگ تا اگر مي‌شناختيد به مقصد برسانمش.

۷ نظر:

ناشناس گفت...

دقیقا همین وضعیت در کلانتریهاو مراکز درمانی جنوب شهر هم حاکم است.

ناشناس گفت...

دعوت به اطاق هم اندیشی
احتراماً به استحضار می رساند که اطاق هم اندیشی جهت بررسی پیشنهاد تشکیل نهضت حق طلبی نسل جدید دایر شده است، منتظر حضور سبز و نظرات سازنده شما هستیم. با سپاس فراوان
http://goftegoo1.blogfa.com
http://ghaemi2.blogfa.com
بدینوسیله از شما درخواست می شود تا در صورت تمایل لینکی از وبلاگ هم اندیشی را در وبلاگتان قرار دهید. با سپاس مجدد

ناشناس گفت...

پست كه وضعيتش تا بوده همين بوده، اما معلم‌ها، واقعا كه نااميدكننده است...

Kamangir گفت...

علی آقا یک میلی به من میزنی بی زحمت؟

Vahid Mortazavi گفت...

سلام آقاي معظمي ....و ممنون بابت نوشته هاي خوبتون

اين مصاحبه هايي كه گفتين جايي چاپ كردين يا مي كنيد؟

ناشناس گفت...

salam man az australia baratun minevisam 2 mah pish az iran kharej shodam az irane khubemun baratun begam 2 hafte ghabl az umadanam baradaram ro tu metro ba dustedokhtaresh gereftand vaghti man be hamrahe hamsaram baraye azad kardaneshun be kalantari raftim mamure kalantari bekhatere kari hamsaram ro ferestad birun va az man miporsid hazeri baraye azadishun chikar koni .vaghti hesabi asabani shodam kheili rahat goft baraye to ham parvande misazam miferestamet bazdasht.bad az koli bahs az ma 100000 toman gereft va ba donyaii menat azadeshun kard.pesare man 2 az 2 hafte pish varede madrese shod bachei ke hichi zaban balad nist ba un esterese shadid,ma entezar dashtim hesabi az madrese zade beshe ama hafte pish migoft maman inja cheghadr khube ma tu amadegi iran ke budim molememun migoft age sheri ro ke baratun khundam farda hefz nabashid ekhrajid vali inja molemam hame chi ro baramun tozih mide badam dune dune miporse age kasi balad nabashe bazam barash mige .

ناشناس گفت...

وبلاگ گروهی فریاد حق طلبی مردم راه اندازی شد
ابتدا فرا رسیدن سال جدید و بهار طبیعت را به جنابعالی تبریک عرض کرده به استحضار می رساند که وبلاگ گروهی فریاد حق طلبی مردم با هدف ایجاد فضایی مناسب جهت بیان حقوق و مطالبات پایمال شده مردم و روشنگری پیرامون آن و یافتن راه حل هایی جهت گرفتن آن تشکیل شده است.
از جنابعالی دعوت می شود مطالب خود را جهت درج در وبلاگ ارسال نمایند و همچنین از شما درخواست می شود در صورت امکان آدرس وبلاگ گروهی فریاد حق طلبی مردم را پیوند دهید.
نشانی وبلاگ: http://faryadehaghtalabi.blogfa.com
http://faryadehaghtalabi2.blogfa.com
http://faryadehaghtalabi3.blogfa.com
http://faryadehaghtalabi4.blogfa.com
پیروز باشید