ايگلتون و عيسي
از تري ايگلتون چيزهاي زيادي نخواندهام، اما هر چه را خواندهام دوست داشتهام. تقريباً همه خواندههايم هم محدود به چند تا از نوشتههاي اوست در لاندن ريويو آو بوكز و گاردين و البته دو نوشتهاي كه در رد پپر دارد.
يكي از اين دو نوشته كوتاه را دوست عزيزم نادر فتوره چي ترجمه كرده كه احتمالا با چند ترجمه ديگر چاپش خواهد كرد؛ ريشههاي ترور
اين چند ماه اخير هم ايگلتون به نحوي در قلب جنجال رسانهاي زندگي كرده است؛ يادداشتش با عنوان تنها پرينتر ميماند [پينتر درست است نه پرينتر!] كه بهنوعي تقريباً به همه ادباي انگليسي زبان مشهور معاصر را نواخته بود و همه را به نوعي محافظه كاري و كنار آمدن با سيستم متهم كرده بود، موجي از اعتراض را برانگيخت. مقاله بهطور مشخص اعتراض سلمان رشدي را درپي داشت كه در آن ايگلتون او را علاقهمند به سياستهاي پنتاگون خوانده بود
نوشته چند روز پيشش در سالروز تولد ويليام بليك باز هم مايه اعتراض شد.
و از همه بيشتر هنوز هم بحث درباره حملهاي كه ايگلتون به مارتين آميس كرد و او را به دليل حرفهايي كه در مقالهاي درباره مسلمانان زده بود، نژادپرست خواند، داغ است
اما آخرين مطلب خواندني كه از او ديدهام و انگيزه نوشتن اين پست هم همانست، مقدمه كتاب جديد او درباره انجيلها است كه در كامنت ايز فري گاردين منتشر شده است. مقدمه، به عيسي به مثابه چهراهاي انقلابي ميپردازد. شايد شما هم از خواندن اين مقدمه لذت ببريد؛ عيسي: مسيح يا بلشويك؟
خود كتاب را هم انتشارات ورسو چاپ كرده
**
غير مرتبط: آواي دانشگاه نوشته كه شمار دستگير شدگان دوشنبه و سه شنبه حدود 30 نفر است
۲ نظر:
من فکر نمی کنم منظورش پرینتر باشد. ماجرا درباره هارولد پینتر است. نمایشنامه نویس بریتانیایی
حق با شماست؛ من اشتباه نوشتهام. در متن مقاله همه را ميزند جز هارولد پينتر كه وقتي به او ميرسد با نوعي مهرباني از بقيه استثنائش ميكند. در تيتر هم همانطور كه گفتيد پينتر است نه پريتنر!
ارسال یک نظر