۱۴ فروردین ۱۳۸۶


باز هم دارم كتاب خشونت آرنت را مي‌خوانم يكي از ضميمه‌هاي آخر كتاب نگاهي دارد به گزارشي كه درباره خشونت پليس آمريكا در 1967 تهيه شده. مي‌نويسد
...
بنابراين احتمال فرار مجرمان از مجازات به حدي بالاست كه افزايش دائمي جرائم كاملاً طبيعي به‌نظر مي‌رسد. علل كاهش چشمگير كارآمدي پليس هر چه باشد، روشن است كه اقتدار پليس كاستي گرفته و به همراه آن احتمال وحشيگري افزايش يافته است. براي پليسي كه عادت كرده است تقريباً هرگز موفق به گرفتن بزهكاران نشود، دستگيري دانشجويان و ديگر تظاهر كنندگان مانند شكار خانگي است

از ترجمه فولادوند، خوارزمي، 1359

۲ نظر:

ناشناس گفت...

مولانا یه حکایت داره در دفتر چهارم از سگی که در کوچه به جان گدای کوری افتاده

قوم تو در کوه می گیرند گور
در میان کوی می گیری تو کور

برای شما و خانواده سال خوشی را آرزو می کنم

ناشناس گفت...

منظورم پلیس مورد اشاره در متن بود دیگه البته، امروزها کلمات قابلیت خاصی برای برداشت های توأم با سوءتفاهم پیدا کرده اند
گفتم شاهدی برای متن آورده باشم