۲۲ مهر ۱۳۸۵

دنياي قشنگ ديكتاتورها

اين روزها واقعاً مايه انبساط خاطر كم فراهم مي‌شود، اگر هم پيدا شود، از دل همان روايت‌هاي فاجعه‌بار در مي‌آيد؛ قضيه اين است كه داشتم مقاله جديد اُپن‌دموكراسي را درباره آزمايش هسته‌اي كره جنوبي مي‌خواندم كه «پيشواي عزيز كيم جونگ ايل» را با شخصيت دكتر استرنجلاو مقايسه كرده بود «پيشواي عزيز»، لقب رسمي كيم است. خلاصه همان اوايل مقاله ديدم كه اشاره‌اي داشت به اين كه «پيشواي عزيز» پيش از اين كه بعد از پدرش عزيز شود، فيلم‌ساز بوده است.

خب برايم جالب بود، به همين دليل رفتم لينك داخل متن مربوط به قضيه فيلم‌سازي آن جناب را هم كه گويا همين سابقه سبب شهرت «روشن‌فكري»اش شده خواندم. پيش‌نهاد مي‌كنم بخوانيد و لذت ببريد. اما مفرح‌ترين بخش مقاله براي من در همان پاراگراف‌هاي اول بود؛ اين كه دكتر استرنجلاو فعلي و مشتهر به روشن‌فكريِ سابق كه كتابي هم درباره فيلم و سينما تأليف كرده، چطور اين حرفه را آموخته. مي‌دانيد چطور؟ مثلاً رفته پاريس و به خرج جمهوري خلق فيلم‌سازي خوانده؟ حاشا كه از اين ولخرجي‌ها كرده باشد و پول به جيب اين كاپيتاليست‌ها ريخته باشد. نه‌خير؛ ايشان دستور داده تا يك زوج فيلم‌ساز مشهور كره‌ جنوبي را دزديده‌اند و به پيونگ‌يانگ آورده‌اند تا به ايشان آموزش بدهند!!

هیچ نظری موجود نیست: